





گروه اجتماعی کافه حقوق: وقوع قتل های ناگواری نظیر قتل بنیتا، آتنا و… توجه شدید افکار عمومی و رسانه ها به این موضوع روند رسیدگی به این پرونده ها را دگرگون می نماید. در این حالت، رسانههای گروهی، تمایل بیشتری به بازنمایی اخبار جنایی داشته و بحث جرم و عدالت کیفری از یک مسئله کارشناسی و تخصصی حقوق خارج شده و به یک موضوع دیگر تبدیل میشود.
این کار از طریق تهیه گزارشهای رسانهای جنجالی و بعضا غیرواقعی از پدیدههای جنایی همراه بوده و رسانه، به مجرایی تبدیل میشود که مردم خواستههای خود را مطرح کرده و سختگیری نیز بیشتر شود. در واقع این گزارشها، با بازتاب یک مطلب، هم احساسات عمومی را جریحهدار کرده و هم باعث میشود فشار افکار عمومی بر قوه قضائیه برای مجازات سریعتر و شدیدتر، بیشتر شود.
این مسئله با توجه به افزایش وسایل ارتباط جمعی و پدیده گوشیهای هوشمند و تلگرام، جنبه جدیدتری پیدا کرده و همه میتوانند یک صحنه را فیلمبرداری و در فضای مجازی پخش نمایند. در چنین مواردی دیده میشود که افکار عمومی، بر سیستم قوه قضائیه فشار آورده و تصمیمگیری و محاکمه نیز تحت تأثیر این فشار افکار عمومی خیلی سریع انجام شود. مثل آن چیزی که در پرونده قتل سعادت آباد و یا پرونده آتنا دیده شد.
این مسئله زمانی پیچیدهتر شود که موضوع پرونده، یک سلبریتی باشد که جنبه رسانهای نیز بیشتر میشود. حال سوال این است که در چنین شرایطی، رسیدگی تا چه میزان میتواند عادلانه باشد و اساسا قاضی میتواند بدون فشار، این تصمیم را بگیرد؟ آیا واقعا اگر فردی بیگناه باشد، میتوان بدون ترس از عواقب فشار افکار عمومی، آن را اعلام کرد؟ ویژگیها و مولفه های رسانهای برای تبدیل شدن یک پرونده به موضوع داغ افکار عمومی چیست؟ آیا رسیدگی فوری به پرونده، لزوما می تواند متضمن عدالت باشد؟ آیا در چنین شرایطی، سیستم قضایی میتواند برای رعایت عدالت، خلاف خواست افکار عمومی حکم دهد؟ رسانهها در ایجاد این خواست عمومی تا چه میزان میتوانند، موثر باشند؟ بهترین راهکار برای از بین بردن این فشار چیست؟ اینها همه سوالاتی است که یافت یک پاسخ مناسب برای آن بسیاری از مشکلات نظام قضایی را برطرف خواهد کرد…