یا حقوق بشر، ممکن است آیا آدمیان از یک مشابهت(similarity)، یا طبیعت (nature) مشترک فرا فرهنگی/ جهان شمول/ جهان روا، به عنوان منبع و متکای مستحکمی برای توجیه حقوق بشر «موثر» معاصر، برخوردارند؟ و حتی می توانیم یک گام به عقبتر و عمیق تر برداریم و بپرسیم، آیا همین مشابهت، ماهیت/ طبیعت فرا فرهنگی انسانی ممکن است؟ اینها پرسش هایی است که نویسنده در پی یافتن پاسخی درخور برای آن است.
روزنامه آمریکایی واشنگتن پست نوشت که اقدام مسئولان سعودی برای اعطای حق رانندگی به زنان در راستای سرپوش گذاشتن بر نقض حقوق بشر در عربستان و جنگ این کشور علیه یمن صورت میگیرد.
سازمان «دیدهبان حقوق بشر» امروز گزارشی را درباره اقدامات سرکوبگرانه عربستان ارائه و در آن رجال دینی سعودی را به تشویق به «انزجار و تبعیض» علیه اقلیتهای دینی بویژه شیعیان این کشور متهم کرد.
آنگ سان سو چی روزگاری با نلسون ماندلا و ماهاتما گاندی مقایسه می شد و به عنوان یک رهبر آزادی خواه به جهانیان معرفی می شد. این موضوع تا حدی پیش رفت که استحقاق دریافت جایزه نوبل را نیز برای او به وجود آورد. آری در آن روزها صحبت از خانم سوچی خیلی بر سر زبان ها بود و اکنون نیز دوباره صحبت از اوست. اما این بار به چه خاطر؟
این بار مسلمانان قربانیان اصلی آن هستند. اما هیچ سازمانی بین المللی وظیفه خود نمی داند که فراتر از محکومیت کاری انجام دهد و هیچ کشور غربی تشکیل ائتلاف برای مقابله با این امر را تعهد و مسئولیت انسانی خود نمی بیند! اما فجایع میانمار از کجا نشأت می گیرد و چرا با چنین واکنش سردی از سوی جامعه جهانی مواجه شده است؟
آزادگان، با ایمان راسخ خود در برابر همه فشارهای جسمی و روحی دشمنان ایستادند و روابط اجتماعی جامعه کوچک اردوگاهی خود را بر پایه اخلاق حسنه بنا نهادند و از شکنجه های مزدوران بعث هراسی به خود راه ندادند.